*
عیدانهای قابل که نه، اما بادل
*
نوشتهی: حمید. ز
*
*
*
*در این دوباره آغازیدن ِسال ِخورشیدی درودی دارم به مهرداد ِنازنین- آهنگساز ِخوشساز ِامروز ِسرزمینام.ر
**به هنرمندی که پس از آلبوم جادویعشقاش ، مرا به سمت خود خواند و با عکسفوریاش، خود را باوراند و با یک دسته شاهکار به سراغ ِآوازخوان ِبزرگِ سرزمین رفت و به باورم او را هم رنگ وجلایی دیگربخشید. با شاهکارهایش در دو آلبوم آخرین خبر و مانیفست، گوگوش را دوباره گوگوش کرد. این باور من است گرفتم که بسیارانی را خوش نیاید.ر
**امروز من دیگر بدجوری آهنگسازش میدانم. یِک آهنگسازِ ناب و نایاب و یک آوازخوان ِدرست خوان با صدایی خاص و سلیقه و شناختی خوب از انتخاب ترانه.ر
*
مهرداد ِعزیز!ا
**
مهرداد ِعزیز!ا
*یک بغل ترانهی ناب، یک آسمان رنگینکمان نثار ِتو که روزبهروز قد کشیدن و زیباتر شدن را سعی میکنی و به راستی که خوش رفتهای تا بهامروز. امید که تا همیشه چنین ادامه دهی. که هنر ِایران، فرداسازانی جدی و کاربلد را طلب میکند.ر
**امید که سال ِتازه ، سالی پُراز سرمستی و سرخوشی باشد برایات، و البته سالی اندود از ترانهها و نغمههای خوشرنگ.ر
**میلاد پسر ِنازت را هم شادباشی بلند دارم. دوباره پدر شدن را عشق است. در کنار ِخانواده تا همیشهی فردا برقرار باشید و سلامت.ر
*
سال ِ تازه مبارک
**
ر«حمید. ز» - تهران
*
دوازدهم فروردین ماه 1387 آفتابی
*