گفتوگوی ویژهی مجلهی«اپیزود» با«مهرداد آسمانی» ا
چند هفتهای است در مجلهی اپیزود اعلام کردهایم که گفتوگویی با هنرمند صاحبنام«مهرداد آسمانی» خواهیم داشت که محور اصلی این گفتوگو آلبوم زیبای«طعم رویا» خواهد بود. همانگونه که انتظار میرفت از این گفتوگو استقبال فراوانی شد و در طی این چندهفته پرسشهای بسیاری از طرف مخاطبان گرامی مجله به دست ما رسید که همهگی دوست داشتند سوالاتشان در این گفتوگو مطرح شود. ا تا آنجایی که مقدور بود من پرسشها را دستهبندی و جمعبندی کرده و سوالات مشترک را با ذکر نام پرسشکننده، مطرح کردم. برخی پرسشهای رسیده نیز تکراری بود، یعنی اینکه در گفتوگوهای پیشین مهرداد، مطرح شده بود، بنابراین لزومی نداشت که همان پرسشهای تکراری دوباره تکرار شوند. برخی از مخاطبان گرامی نیز پرسشهایی را مطرح کرده بودند که جنبهی کاملن خصوصی داشت و هیچگونه پیوندی با یک گفتوگوی هنری نداشت، از مطرح کردن اینگونه پرسشهای غیرهنری نیز صرفنظر کردم.ا
درهمینجا از همهی مخاطبان عزیز مجلهی اپیزود، چه آنان که پرسشهایشان در این گفتوگو مطرح شد و چه آنان که مطرح نشد، یکدنیا سپاسگزارم که نسبت به انجام این گفتوگوی هنری توجه نشان دادند و پرسشهای خود را برای ما فرستادند.ا
از هنرمند عزیز و گرامی«مهرداد آسمانی» بینهایت سپاسگزارم که با وجود نداشتن فرصت کافی، دعوت مرا برای انجام این گفتوگو پذیرفتند و با صبر و حوصلهی فراوان به پرسشهای مطرحشده، صادقانه پاسخ گفتند. مهرداد عزیز یکی از صادقترین، بیریاترین و باشهامتترین هنرمندان ما است که من به دوستی با ایشان افتخار میکنم. ا
اینک متن گفتوگوی مجلهی اپیزود با مهرداد عزیز، پیش روی شماست:ا
آنسه امیری: مهرداد عزیز! با دریایی بیکران از شادباشهای دوستانه بهمناسبت زادروزتان (بیستوپنجم تیرماه) و نیز برای خوشدرخشیدن آلبوم بسیار زیبای«طعم رویا»... نخستین پرسش این گفتوگو اینه که شما چه مدت بر روی این آلبوم کار کردید؟ و آیا کار دشواری بود؟
درضمن شیلا باقرخانی، مژگان قاسمی، سعید گلمروی، شیده و شاهین قنبرزاده، لادن نیکجو، ارغوان خدابخشیان و رابعه سفیدگر نیز همین سوال را از شما دارند.ا مهرداد آسمانی: دو سال طول کشید که این آلبوم تموم بشه به این دلیل که یکی دو تا ترانه وقتگیر بود مثل«ترانههامو پس بده!» با وسواسی که من و ایرج عزیز داشتیم چندین ماه طول کشید، باید فکر میکردیم که این کار به چه شکلی بسته بشه، اینه که کار بسیار دشواری بود. و اینکه پس از چند سال یک آلبوم از طرف من به صورت سلو منتشر میشد، باید ترانهای که ضبط میشه به بهترین شکل ضبط بشه و باید دقت میکردم که آلبوم درستی باشه چه از لحاظ شکل و چه محتوا. البته از لحاظ محتوا خیالام راحت بود چون حضور ایرج عزیز این کار را تضمین میکرد، اما بر روی سایر موارد مثل آهنگسازی، تنظیم، اجرا و ضبط باید با وسواس کار میکردم که کاری حرفهای به دست مردم برسه و این وقت میبرد و کار بسیار دشواری بود.ا
زمانیکه روی آلبوم«طعم رویا» کار میکردید، چه احساسی نسبت به موفقیت این آلبوم و استقبال مردم داشتید؟ آیا فکر میکردید این آلبوم تا اینحد مورد استقبال قرار بگیرد و حتا جنجالی بشود؟
من برای کارهایی که تا امروز کردم از لحظهای که اثر را خلق میکنم به این فکر نمیکنم که به موفقیت میرسه، بلکه به این فکر میکنم که کار درست انجام بشه. اگر ترانهای ضبط میشه به بهترین شکل ضبط بشه و اول از همه خودم و شاعر را راضی کنه. وقتی به این نتیجه رسیدم که شاعر راضی هست و من هم راضیام، اون موقعست که کار درست انجام شده. پس به موفقیت کار فکر نمیکنم به نتیجهی ضبط شدن کار فکر میکنم.ا
آقای«امیر نراقیان» از شما پرسیدند: چرا اسم آلبوم «طعم رویا» انتخاب شد؟ این پیشنهاد شما بود یا آقای جنتیعطایی؟
ما در این آلبوم یک تمی را پیش گرفتیم که روی اون تم با ایرج جنتیعطایی عزیز گفتوگو داشتیم و اسم آلبوم پیشنهاد ایشون بود و بهنظر من هم اسم زیبایی بود و برای آلبوم انتخاب شد. این اسم از تم مجموعه ترانههایی که در آلبوم هست گرفته شده.ا
مهرداد عزیز! معمولن در این چند سال اخیر، به دلیل شرایط دشوار موجود، کمپانیها آلبوم آوازخوانان را نمیخرند، حتا آلبوم ابرستارهگان را... چهطور شد که کمپانی«ترانه»، آلبوم شما را خرید؟
کمپانی ترانه، آقای وارطان آوانسیان که از دوستان قدیمی من هست همین الان هم بسیاری از آلبومهایی که ضبط میشه را خریداری نمیکنند. ما باهم خیلی دوست هستیم و وقتی ایشون این آلبوم را در اتومبیل من شنید از آلبوم خوشاش اومد و قبول کرد که این آلبوم را خریداری بکنه و پخش بکنه و من از ایشون خیلی ممنونام بابت هزینهای که برای آلبوم کرد و ویدیوها را تهیه کرد و به بهترین شکل تا اونجایی که میشد تلاشاش را کرد. من از وارطان خیلی ممنونام. ا
ما هم از ایشون خیلی ممنونایم... مهرداد جان! نخستین همکاری شما با آقای ایرج جنتیعطایی بسیار پُرثمر بود و پس از مدتها باعث انتشار یک آلبوم پُربار و زیبا شد، بهنظر شما چرا برخی از آوازخوانان و نیز هوادارانشان که معمولن کاتولیکتر از پاپ هم هستند، از همکاری شما و آقای جنتیعطایی خوشحال نشدند؟
چه اهمیتی داره که چه کسی خوشحاله و چه کسی ناراحت؟ برای من که اصلن مهم نیست. اصل ماجرا اینه که من و آقای جنتیعطایی عزیز خوشحالیم و همچنین کسانی که اهل ترانه هستند و از این ترانهها خوششون اومده خوشحالاند که من از همهی این دوستان ممنونام که ترانهها را پسندیدند.ا
و خیلی جنجال به پا کرده، بههمین خاطر پرسیدم.ا
خُب آنسه جان همینکه براشون اینقدر اهمیت داره که وقت میگذارند و جنجال به پا میکنند خُب یعنی اینکه کار مهم بوده دیگه. اگه کار مهمی نبود که اینقدر وقت نمیذاشتند جنجال بهپا کنند. نتیجهی این همه جنجال هم چی شد؟ چه اتفاق خوب یا بدی افتاد؟ هیچ اتفاقی هم نیفتاد. این همکاری داره ادامه پیدا میکنه و آلبوم بعدی هم در راهه. آماده باشند برای کارهای بعدی.ا
پس دوباره با آقای جنتی همکاری میکنید؟ این سوال کوروش بختیار، نازنین میرخوند، سیما حاجیپور، نریمان صادقی، میثم ارشکی، فواد خدایاری، رادین.ص، فاطمه یزدان، مینو قلیزاده، ستیلا اردکانی اصل و نونا تقویزاد هست که پرسیدند آیا دوباره با آقای جنتیعطایی همکاری خواهید داشت؟
صددرصد. منتظر کارهای تازه از طرف من و ایرج جان باشید.ا
بسیارعالی ... مهرداد جان! «اردی صالحی» پرسیده: «این سوال برام پیش اومد چون شایعات مختلفی شنیدم. شما برای همکاری با ایرج جنتی عطایی بهشون پیشنهاد دادید یا ایشون به شما؟».ا
البته من نمیدونم چه فرقی میکنه پیشنهاد از طرف چه کسی باشه؟ ولی حالا این سوال را پرسیدند دیگه.ا
من سالهاست که آقای جنتیعطایی هنرمند نازنین را میشناسم. ایشون را بهعنوان یکی از اسطورههای ترانهی نوین میدونم و همیشه آرزوی من بوده که ترانههای ایرج عزیز را بخونم. در طی این سالها هم بارها پیش اومد که باهم کار کنیم ولی به دلایلی نشد.ا
حالا این پیشنهاد از طرف من بوده یا از طرف آقای جنتیعطایی بوده، مهم اینه که آلبومی بهدنیا اومده بهنام«طعم رویا». و من این افتخار را داشتم که ترانههای زیبای ایرج جان را بخونم. بهنظر من نتیجهی کار مهمتر از اینه که کی دنبال کی رفته... ا
دقیقن همینطوره.ا
اما این وصلت هنری بهواسطهی یکی از دوستان مشترک ما انجام شد.ا
به باور من و بسیارانی دیگر، نخستین ترانهی آلبوم«طعم رویا» که باید ویدیو میشد«ترانههامو پس بده!» بود چرا که یک ترانهی تاریخیست و نیز نخستین بار است که چنین سوژهای در دنیای ترانه مطرح میشود، بهواقع یک کار تازه است. چرا تا بهاکنون این ترانه را ویدیو نکردید؟...ا
این سوال خودم است و نیز سوال مخاطبان گرامی مجله مثل: مرتضا.ش، نیلوفر میانجی، هما راستگو، محمود شالچیان، فرهاد.پ، آرزو بیگلو، سعید خوشمرام، حسن بادامچی، نیوشا دهقانی، مهکامه حسنی، گلنوش راستاد، مهبد نوریانی، مسعود.م، فافا و شادی فرجی نیز همین سوال را از شما دارند.ا ما از دوستان کارگردان و ویدیوساز سوژههای مختلفی بابت این ترانه گرفتیم که تا به امروز هیچکدامشان ما را راضی نکرده که این کار را انجام بدهیم. نه من ویدیوسازم و نه آقای جنتیعطایی ویدیوساز هستند، اما سوژههای ارایهشده، سوژههایی نبوده که ما را آماده بکنه برای ضبط ویدیویی این ترانه و هنوز هم داریم روش کار میکنیم تا به یک نقطهی مشترک برسیم از بابت ایدهای که برای این ویدیو پیشنهاد شده اما هنوز متاسفانه به اون نقطهی مشترک نرسیدیم.ا
درضمن برای ویدیو کردن این ترانه هیچوقت دیر نیست، چون این ترانه، ترانهای نیست که مربوط به فصل بهخصوصی باشه و فصلاش تموم بشه یا مربوط به زمانی خاص باشه، یا فرصتاش تموم بشه. این ترانه، ترانهی همیشه هست و ویدیو شدناش دیر نمیشه.ا
مهرداد جان! میرسیم به«ترانههامو پس بده!» که نظرات و پرسشهای فراوانی در بارهاش مطرح شده و البته هرکسی از ظن خود نظر داده!ا
ا«مهران میرزایی» در پیامی در مورد این ترانه اینگونه نوشته: سال2011 مهرداد در فیسبوک نوشت:«متاسفانه شماها موسیقی را به سه چهار هنرمند محدود کردید و این باعث شد که "ترانههامو پس بده" را من با همکاری آقای جنتی عطایی بخونم.»ا
مهرداد عزیز! آیا این موضوع درسته؟ شما چنین چیزی در فیسبوکتان نوشته بودید؟
اصلن درست نیست. آقای مهران میرزایی مثل اینکه این ماجرا را درست نخوندند. من گفتم اگر هنر موسیقی و هنر ترانهی نوین را مربوط به سه چهار خواننده ندانیم که نباید بدانیم، «ترانههامو پس بده!» سمت و سوی شخصی و خصوصی نداره و یک درد پنجاه ساله هست. درد پنجاه ساله مربوط به این سه چهارهنرمندی که اونا اسم بردند نیست. ما که اسم نبردیم. منظورم این بوده که هنر موسیقی را محدود به این چند نفر ندونیم، هنر موسیقی خیلی وسیعتر از اینه که محدود به چند نفر بشه. من توضیح دادم ارزش هنر خیلی بیشتر از هنرمنده. چون هنر میمونه و هنرمند میره و فقط یادش و آثارش که اجرا کرده باقی میمونه. بنابراین لطف کنید هرچه که میخونید را درست بخونید و بعد در موردش اظهار نظر بکنید.ا
ا«میلاد جانیقربان» در ایمیلاش نوشته: «میخواستم از آقای مهرداد در مورد ترانهی"ترانههامو پس بده" سوال کنم. ازشون میخوام که یکمقدار در مورد این ترانه توضیح بدهند و اصلن این ترانه را برای چه موضوعی خواندند. چون پس از انتشار این ترانه طرفداران سه خواننده بزرگ ایران (ابی - داریوش و گوگوش) آن را به خود گرفتند و شروع به اعتراض کردند. لطفن یک بار برای همیشه این سوال را از ایشون بپرسید تا بهطور کامل شفاف سازی شود.» ا
در این ترانه موضوعاتی مطرح میشه که اگر هواداران این خوانندهگانی که اسم بردید، اگر فکر میکنند که هنرمند مورد علاقهشون واجد شرایط هست با متن این ترانه و موضوعاتی که در ترانه مطرح شده، این کشف خودشون هست. ما که از کسی اسم نبردیم.ا
اون دوستانی که معترض هستند چه نقطهی مشترکی بین موارد مطرحشده در ترانه و هنرمندشون میبینند؟ اگر شباهتی میبینند پس حرفشون درسته، و اگر شباهت نمیبینند پس حرفشان درست نیست. اگه فکر میکنند در ترانه ایما و اشاره شده، خُب در همین ایما و اشاره چه شباهتی میبینند؟ از قد و وبالاشون گفتیم؟ از طرز لباس پوشیدنشون گفتیم؟ چرا اینقدر اصرار دارند که ترانه مربوط به اینهاست؟
در واقع من نباید جوابی به این سوال بدهم، من باید سوال کنم که چه شباهتی میان موارد مطرحشده در ترانه و سه هنرمند مورد اشاره میبینند که اصرار دارند خطاب ما به آنهاست؟ شما نقاط مشترک را توضیح بده و مشخص کن من هم تسلیم میشم و میگم شما درست میگید. ا
در انتها به این نکته اشاره میکنم که منظور من و آقای جنتیعطایی فقط به اون سه هنرمند نیست. ما در بارهی یک درد پنجاه ساله حرف میزنیم که اتفاقن بسیاری از خالقین آثار هم با این ماجرا همذاتپنداری میکنند. بسیاری از خالقین آثار وقتیکه منو دیدند گفتند که این ترانه حرف دل ما هم هست. البته من از جانب شخص بهخصوصی حرف نمیزنم که دوستان فوری بخواهند بگویند لطفن از طرف همکارانات صحبت نکن!! همکارانی که با من در این مورد صحبت کردند گفتند که ما در این مورد درد مشترک داریم. من از این گروه از همکاران حرف میزنم.ا
خُب مهرداد عزیز! خیلی جالبه که پرسش بعدی را نیز بدون اینکه پرسش مطرح بشه، پاسخ دادید. درواقع پرسش بعدی این بود که بهنظر شما چرا هواداران سه خوانندهی مورد اشاره، ترانه را فوری به هنرمند محبوبشان سنجاق کردند؟ که بنابر پاسخ شما باید دید این هواداران چه شباهتی بین متن ترانه و هنرمند محبوبشون میبینند.ا
مهرداد جان! «مجید رئوف» از شما پرسیده: هنرمند برای خودش آهنگبسازه و اجرا کنه براش آسونتره یا برای دیگری بسازه؟
هر دو سخته. اگر بخواهی کارت را درست انجام بدهی فرقی نمیکنه برای خودت میسازی یا برای کسی دیگه. موضوع فقط خلق یک اثر متفاوت هست چه برای خودت و چه برای دیگری. بنابراین چه من بسازم و چه بخونم بههرحال اسم من روی ترانه هست.ا
مهرداد خان! اگر یک ترانه را«بیست» تصور کنیم، بهنظر شما سهم آهنگساز و ترانهسرا و تنظیمکننده و خواننده از این عدد بیست، هر کدام چهقدر است؟
برای آهنگساز، ترانهسرا، تنظیمکننده و خواننده این عدد بیست را بهطور مساوی تقسیم میکنم. چون این کار به صورت تیمورک انجام میشه و اینها در کنارهم باعث موفقیت یک ترانه میشوند. اگر کار یکی از اینها اشکال داشته باشه به بقیهی بخشهای ترانه هم لطمه میزنه. اما درنهایت شعری که برای یک ترانه انتخاب میشه بسیار مهمه.ا
مهرداد عزیز! من میدونم که ساز شما چه سازیست، قبلن هم گفته بودید، اما دلام میخواد خودتان لطف کنید و یکبار دیگه بگید که شما چه سازی مینوازید؟ و لطفن بلند هم بگید چون گویا برخی بهعمد مشکل شنوایی دارند!!!ا ساز من پیانو هست اما سهتار و تار هم میزنم. اگر آهنگسازی بتونه بدون نواختن ساز، آهنگ«سنگر بیسنگ» را بسازه، اگر آهنگسازی بتونه بدون نواختن ساز«فستیوال گل» بسازه، من به شما قول میدم که اون آهنگساز نابغه هست که بدون دانش کافی و بدون نواختن ساز و بدون شناخت کردهای موسیقی آهنگسازی کنه.ا
اما درنهایت تنها چیزی که اهمیت نداره حرفهای همین آدمهای بیکار هست که صبح تا شب مشغول نظر دادن هستند.ا
و صبح تا شب به شما فکر میکنند و همهی کارهایتان را هم بادقت دنبال میکنند، درحالیکه نه ژورنالیست هستند و نه صاحبنظر...ا
مهرداد گرامی! موفقیت آلبوم«طعم رویا» سبب شد که یکی از شبکههای تلویزیونی فارسیزبان در لندن، در مورد ترانهی«ترانههامو پس بده!» با یک ویدیوسازی غیرحرفهای و غیرقانونی، دست به یک عمل غیراخلاقی بزند. به گمان من این کار از روی عمد و هدفی خاص بوده، نظر شما در این مورد چیست؟
هدفشون اصلن مهم نیست. اصل ماجرا اینه که موسیقی منو بدون اجازه ادیت کردند. این شبکهی تلویزیونی باید آگاه باشه که اجازه نداره یک اثر هنری را بدون اجازه گرفتن از خالق اثر تکه پاره کنه. این مهم نیست که در مورد اون ترانه چه فکر میکنه و یا چه هدفی داره، چون اینجور مسایل فقط برای خودش مهمه. حتا اگر فکر میکنه با این نوع ادیت به ترانه آسیب میرسونه باز هم اشتباه میکنه. حتا اگه اون شبکهی تلویزیونی با پخش اون تصاویر فکر کرده ایرج جنتیعطایی و مرا در مقابل اون سه هنرمند قرار میده، باز هم اشتباه کرده، چون برای گفتن حرف حق و حساب، نیازی نیست مقابل دوستان قرار بگیریم.ا
این شبکهی تلویزیونی یاد بگیره که یک اثر هنری را بدون اجازهی خالق اثر تکه پاره نمیکنند. این کار نه در صلاحیت آنهاست و نه قانونیه. به هیچ شکلی درست نیست و به این کار میگن: سانسور.ا
ا«الناز مزدک» هم در این مورد خطاب به شما نوشته: «آقای آسمانی! وقتی این تلویزیون به آهنگ شما (ترانه هامو پس بده) بیاحترامی کرد و قسمتهایی از ترانه را حذف کرد، شما در فیسبوک به کارشون اعتراض کردید. بهجز این اعتراض دیگه چه اقدامی انجام دادید؟ چون کارشون کاملن غیرقانونی بود؟
اقدامی انجام نشد چون پیگیری اینجور داستانها نیازمند وکیل گرفتن و وقت گذاشتن هست که هیچکدوم از این شرایط برای من آماده نیست که دنبال این ماجرا بروم برای چندین روز و چندین ماه و شاید هم چندین سال. من فقط اعتراضام را به این دوستان اعلام کردم که نه فقط در مورد این ترانه، بلکه در مورد هیچ ترانهای شما حق ندارید بدون اجازهی صاحب ترانه، آن را ادیت کنید. حتا اگر ویدیویی هم پخش میکنید باید از صاحب اثر اجازه داشته باشید و ویدیو را بهطور کامل پخش کنید. اجازه ندارید فقط برای اینکه برنامهتونو پُر کنید، ترانه را تکه تکه کنید!ا
شما برای ساخت ویدیوهاتون چه معیارهایی را در نظر میگیرید؟
اول اینکه کار ویدیوساز را قبول داشته باشم و دوم اینکه با توجه به بودجهای که در اختیارش گذاشته میشه بهترین نتیجه را از کارش بگیرم. سوم اینکه تصویربردار خوبی هست؟ نور را میشناسه؟ شعر و موسیقی را میشناسه؟ در کارش خلاقیت داره؟
مرسی مهرداد جان!... مخاطبان گرامی اپیزود مهناز ذوالقدر، امیر فاطمی، ناتاشا سهرابیان، شیرین قرهباغی، سولماز.الف، فتانه هورفری، بهروز.م، شراره مطلقزاده، نیما آریا، سیاوش نوریزدی، آتوسا صالحزاهد، شیفته موسویان، فروزنده و مینو کرامت از شما پرسیدهاند: ا
با کدامیک از کسانیکه برایتان ویدیو ساختند، راحتتر کار کردید و از کدامشان بیشتر رضایت خاطر داشتید؟
سیروس کردونی. با سیروس کردونی هم راحتتر کار کردم و هم از کارش رضایت داشتم. کوجی زادوری هم از دوستان بسیار خوب من هست و همچنین تصویربردار فوقالعادهای هم هست.ا
آقای«رضا سامی» دو سوال از شما پرسیده: یکی اینکه الان دلیل عدم همکاری شما با خانم گوگوش چیه؟
این عدم همکاری مربوط به مسایل هنری نیست، یعنی اختلاف هنری در بین نبوده. اما اجازه بدهید صادقانه نظر شخصی خودمو در مورد خانم آتشین بگم: ایشون بدون شک یکی از برجستهترین خوانندهگان پاپ ایرانی در پنجاه سال گذشته هستند. در موسیقی پاپ مطرحتر از ایشون نداشتیم. بنابراین ایشون یکی از مهمترین مجریان ترانه در پنجاه سال اخیر هستند، چه بر روی صحنه و چه هنگام ضبط استودیویی یکی از حرفهایترین و مهمترین مجریان ما هستند.ا
اما برمیگردیم به سوال. قطع این همکاری جای سوال نداره، اگر این اتفاق نمیافتاد جای سوال داشت! اما آنچه که واضح هست اینه که حتمن اختلافی بوده که این همکاری قطع شده، اما همانطور که گفتم اختلاف هنری نبوده، یعنی اینکه مثلن قرار نبوده بنده آهنگی بسازم و به ایشون تحویل بدهم و این کار را انجام ندادم و یا ایشون قرار نبوده که به استودیو بیاد که بخونه، اما نیومده. این موارد دلایل اختلاف نبوده. اگر قراردادی برای کنسرت منعقد شده، از جانب هر دو طرف تمام و کمال کار بهدرستی انجام شده، هم از جانب کنسرتگذار و هم از جانب خانم آتشین. حتا اگر کنسرتگذار ضرر هم کرده بود، تمام دستمزد ایشون را مستقیمن به حساباش واریز میکرد. همهی کنسرتگذارها هم اینو شهادت میدهند. بنابراین هم ایشون بر روی صحنه کارش را بهدرستی انجام میداده و هم کنسرتگذار دستمزد ایشون را پرداخت میکرده. تا زمانیکه من بودم و دیدم اینچنین بوده. بنابراین اختلاف بر سر اینگونه مسایل نبوده. اما با همهی این احتراماتی که هست، اختلاف هم هست و اختلاف هیچ ارتباطی به نحوهی قضاوت هنری دربارهی آرتیست نداره.ا*
من از خانم آتشین خیلی ممنونام که این فرصت را به من دادند که براشون آهنگ بسازم و و در کنارشون بخونم. همچنین از همهی دوستان هنرمند که این شانس را به من دادند که براشون آهنگ بسازم و تونستم از این راه هنرم را به مردم ارایه بدهم سپاسگزارم. اما با اینهمه مسایلی بوده غیرهنری که باعث این اختلاف و عدم همکاری شد.ا
مثلن چه مسایلی بوده؟ میشه اشارهی کوتاهی به مسایل داشته باشید؟
شناخت مردم ما از چهرههای مطرح جامعه اعم از ورزشکاران، هنرپیشهها و خوانندهها بسیار محدود هست. یعنی در اون حدی چهرههای هنری را میشناسیم که یا روی صحنه میبینمشان و یا در یک گفتوگوی تلویزیونی و این شخصیتی که ما از چهرههای مطرح هنری میشناسیم، شخصیت واقعی و کامل آنها نیست و شناخت جامعه از این چهرهها بسیار محدوده. اما کسانی که به این چهرههای مطرح نزدیک میشوند و بهنوعی با آنها سروکار دارند شخصیت آنها را بهتر میشناسند و با نکات مثبت و منفی آنها بیشتر آشنایی دارند.ا
در ارتباط با کار بنده و خانم آتشین، عملها و عکسالعملهای شخصیتی از هر دو طرف باعث شد مسایلی پیش بیاد که باعث شد این همکاری قطع بشه که دوست ندارم به اونا اشاره کنم.ا
چرا دوست ندارید؟
اگر مسایل هنری بود اشاره میکردم چون بخش هنری به جامعه مربوط میشه، اما مبحث غیرهنری مربوط به جامعه نیست و چون اختلاف هنری نداشتیم مطرح کردناش لزومی نداره. ببینید شخصیت انسانها ریشه در دوران کودکی داره، از خانواده تاثیر میپذیره و از نوع تربیت، شخصیت شکل میگیره. اما شخصیت هنری، شخصیتی هست که در مدتی کوتاه بر روی صحنه و یا صفحهی تلویزیون از خودمون نشون میدیم. این موضوع اول در مورد خود من صدق میکنه و بعد در مورد همهی همکاران.ا
ممنون که پاسخ دادید...اما سوال دوم آقای«رضا سامی» این بود که: چند سال پیش اعلام کردید که قصد همکاری دوباره با محمد صالحعلا را دارید، چرا این همکاری صورت نگرفت؟
هنوز هم میگم چنین قصدی دارم و امیدوارم بتونم با محمد عزیز ترانهی مشترک ضبط کنیم. اما علت اینکه این همکاری هنوز صورت نگرفته یکی اینه که محمد از ما دوره و به جز این، محمد عزیز طبق معمول یه مدتی ناپدید شده بود!! ولی حتمن این کار را انجام میدم و بهتازهگی هم گفتوگویی با محمد عزیز داشتم و امیدوارم که این کار مشترک انجام بشه.ا
ا«مجتبا علیخانی» خطاب به شما نوشته: « مهرداد جان! همیشه صداتو و ترانههاتو دوست داشتم، اما احساس کردم که در آلبوم طعم رویا، هم صدات بهتراز آلبومهای قبلی هست و هم اجرای ترانههات حرفهایتره. میشه اسمشو گذاشت تکامل و به قله رسیدن. این احساس منه؟ یا خودت هم همین احساس را داری؟»ا
من از شما دوست عزیز ممنونام که چنین نظری دارید. من همیشه تلاشام را میکنم که بهتر از گذشته باشم. فکر میکنم آخرین اثر هنری یک هنرمند، نشانهی زنده بودن آن هنرمند هست. اگر میخواهید ببینید هنرمند زنده است یا نه، آخرین اثرش را گوش کنید، اگر آخرین اثرش بهتر از گذشته باشه، اون هنرمند زندهست. همیشه معیار امتیاز دادن و سنجش کار یک هنرمند، آخرین اثرش هست.ا
حالا پس از استقبال زیادی که از آلبوم طعم رویا شد، شما مهرداد جان بهجز خوشحالی، چه حس دیگری دارید؟ استقبال مردم از این آلبوم چه انگیزهای در شما ایجاد کرده؟
انگیزهی تولید کارهای بهتر و بهتر شدن و ساختن ترانههای بهتر.ا
پیش از این گفته بودید که فعلن با هیچ آوازخوانی بهعنوان آهنگساز همکاری نخواهید داشت، آیا این روند هنوز هم ادامه دارد و خواهد داشت؟
هنوز که همکاری نکردم یعنی هرآنچه را که گفته بودم انجام دادم و با هیچکدام از دوستان هنرمند همکاری نداشتم. اما به شما مژده میدم که بهزودی من و ایرج جنتیعطایی یک چهرهی تازهی هنری را به جامعه معرفی خواهیم کرد.ا
بسیارعالیست. پس در این مورد لطفن یککمی بیشتر توضیح میدید؟
فقط تا همین حد میگم که این چهرهی جدید یک بانوی خوشصدا، زیبا، جوان، با سواد موسیقی کلاسیک غربی است که در بزرگترین اپراهای دنیا خونده و بسیار هم زیبا میخونه. منتظر باشید که یک چهرهی کاملن متفاوت را خواهید دید.ا
حتمن منتظر این بانوی خوشصدا خواهیم بود... اما مهرداد جان! بهنظر شما مهمترین و عمدهترین مشکلی که فعلن در داستان کنسرتگذاری وجود داره، چه مشکلیست؟
مشکل اساسی عدم حمایت مردمی هست.ا
یعنی هیچ مشکل دیگری وجود نداره؟
نه، اگه مردم حمایت کنند چه از کنسرتها و چه از آلبومها، اوضاع موسیقی خیلی بهتر میشه. همانطور که میبینید کنسرتهای بزرگی که قبلن برگزار میشده، دیگه برگزار نمیشه. اگر خوانندهای قبلن دههزار نفر را به سالن کنسرت میآورد، الان با پنجهزار نفر خوشحاله. اگه خوانندهای در گذشته پنجهزار نفر در کنسرتاش شرکت میکردند، الان با دوهزار نفر خوشحاله. این رکود اقتصادی در جهان باعث شده که کنسرتها با استقبال کمتری روبهرو بشوند و هزینههای مربوط به اجرای کنسرتها تامین نشه.ا
شما کنسرت خواهید داشت؟
بله، خواهم داشت، اما بهموقع.ا
مهرداد عزیز! پرسشهای دیگری هم هست، اما چون به شما قول داده بودم که زیاد وقتتان را نگیرم فکر میکنم تا همینجا کافی باشه. از شما هنرمند ارجمند و متعهد بینهایت سپاسگزارم که بزرگواری کردید و دعوت مرا برای انجام این گفتگو پذیرفتید و به پرسشها مطرحشده صمیمانه و صادقانه پاسخ دادید. برایتان تندرستی و پیروزی آرزو دارم و اینکه زندهگی همواره به کامتان باشد. به خانوادهی گرامیتان سلام گرم مرا برسانید. بازهم یکدنیا سپاس از مهر و فروتنی شما.ا
خواهش میکنم. من هم سپاسگزارم.ا
منبع گفتوگو: مجلهی اپیزود
تاریخ: یکُم امردادماه 1390 خورشیدی
*