Sunday, April 13, 2008

دل نوشته‌ای بر شب سپید

*
رو پوست شب اسم تو رو خال‌کوبی کرده دست‌ام
*
نوشته‌ی: فواد
*
مدیر سایت«راه من»ا
**
*
مهرداد آسمانی عزیز! پیش از آن‌که از شب سپید بنویسم، از تو می‌نویسم که حتا اگر تمام عالم با تو دشمن شوند من تو را ستایش می‌کنم.ر
*
آن‌هایی که از حضور تو درکنار گوگوش ناراحت‌اند دلایل‌شان کمی مغرضانه و سلیقه‌ای‌ست. البته به آن‌ها خرده‌ای نمی‌گیرم چرا که این حق را به آن‌ها می‌دهم که از ملودی و صدا و کار تو خوش‌شان نیاید. اما اگر کمی تامل کنیم چه کسی است که ملودی‌های جاودانه‌ی تو را فراموش کند، به‌خصوص آلبوم‌های اخیر را، جادوی‌عشق ، کیوکیو بنگ‌بنگ، آخرین خبر، عکس فوری ، مانیفست و حال هم که «شب سپید».ر
*
عده‌ای می‌گویند گوگوش باید با بزرگانی چون حسن شماعی‌زاده، سیاوش قمیشی، فرید زلاند و اسفندیار منفردزاده کار کند. منفردزاده را که فاکتور می‌گیریم چون خود نیست در هیاهوی موسیقی این روزها، اما بگویید چه کسی کار ماندگار تازه‌ای را ساخته است؟
*
برای تنظیم باید قبول کنیم که دیگر واروژان تکرار نمی‌شود، باید به همین جوان‌ها اعتماد کنیم و شب سپید اثر ماندگار دیگری است از همیشه‌ی ترانه شهیار قنبری که سر و ته نوار است.ر
*
آلبومی که کلام‌های تازه‌اش از شهیار قنبری است با ملودی مهرداد آسمانی، تنظیم اندی‌جی و صدای گوگوش و مهرداد. سه کار ترکیبی در این آلبوم است که یک مدلی بین‌المللی است و مدلی هم‌صدا و مدلی نیلوفرآبی از کارهای گذشته‌ی گوگوش و مهرداد و یک ری‌میکس از آهنگ طلاق کاری از اندی‌جی.ر
*
آلبوم با شک می‌کنم و صدای گوگوش شروع می‌شود. سبک جدیدی از ترانه‌خوانی گوگوش با ملودی متفاوتی از مهرداد. همه‌ی آن چیزی است که شهیار ما را به شک کردن فرا می خواند وقتی خرافه‌ها برای ما تبدیل به واقعیت شده است. این جاست که ترانه مال مردم است.ر
*
ویدیوی زیبای این اثر کاری‌ست از«سیروس کردونی» و چه زیبا تصویرسازی می‌کند با فرشته‌های دروغین وقتی برای زنده‌گی آدم‌ها میدان جنگ می‌سازند و آن‌ها را بازی می‌دهند. چه کسی می‌تواند جز خود شهیار این زیبایی را به واژه‌ها ببخشد و مفهوم را در ترانه بازسازی کند. انصافن که ملودی‌های مهرداد به ترانه‌ها وفادار مانده است.د
*
جنگل شش‌وهشت این روزهای ماست وقتی می‌گفتیم از این بدتر نمی‌شود و خود به خود از این بدترش کردیم چه در داخل و چه در خارج... وقتی پای روضه‌های مردم‌فریبی نقل و نبات بمب‌های جیبی‌ست، ماهواره‌ی بالادست در آب می‌افتد و می‌شکند. من چه بگویم وقتی شهیار کلام را در این ترانه به اوج رسانده است؟
*
مِدلی بین‌المللی چند ترانه‌ی خارجی است با صدای گوگوش، معروف‌ترین آن‌ها لاو استوری است و جز صدای گوگوش کسی نمی‌تواند زیبایی آن را بیان کند.ر
*
بوسه‌های پیاده‌رو یک عاشقانه‌ی ریتمیک است. از شنیدن آن سیر نمی‌شوید وقتی تصویرهای عاشقانه با ملودی دوست‌داشتنی و صدای مهرداد هماهنگ شده است. چه قدر آدم دلش می‌خواهد این ترانه را در پیاده‌روهای ایران نقش بازی کند اما:ر


جرم سیاه من و تو رویای رنگی داشتن
چه قدر قشنگه بی‌اجازه موتو شونه کردن
حبس ابد با تو چه خوبه، آی چه عشقی داره
پس تا ابد حرفای شاعرانه بیشتر بزن


و در نهایت تمام این صحنه‌های عاشقانه و مجرمانه به اوج می‌رسد وقتی می‌گوید:ر


متهم ردیف یک منم که از تو مستم
این جا کنار مرده‌ها، منم که زنده هستم
جرم من اینه که چشام سایه‌تو قاب گرفتن
رو پوست شب اسم تو رو خالکوبی کرده دستم

آیا از این شاعرانه‌تر دفاعیه‌ای در جهان وجود دارد؟

مِدلی هم‌صدا، گزیده‌ای از ترانه‌هایی که هیچ‌گاه از خاطرات مردم این سرزمین پاک نخواهد شد. مگر می‌توان صدای گوگوش را فراموش کرد وقتی همسفر، غریبه آشنا، من و تو، کوه و همصدا را خوانده است. تنظیم جدید این آهنگ ها تر و تازگی خاصی به آن‌ها بخشیده است، ترانه‌ها از «ایرج جنتی عطایی» و «اردلان سرفراز» است.ر

*
هفته‌ی سپید و سیاه نسخه‌ی تازه‌ی«هفته‌ی خاکستری» شهیار قنبری‌ست. نکته‌ای که مهرداد در آهنگسازی این اثر از آن غافل نشده تکرار نشدن اثر جاودانه‌ی واروژان و فرهاد مهراد است، چه اگر این کار صورت می‌گرفت که دیگر این اثر جذابیت تازه‌ای نداشت. اما ریتم جدید مهرداد علاوه بر این که در راستای ترانه است خود را از هفته‌ی خاکستری متمایز ساخته است.ر
*
*باز هم تک تک واژه‌های شهیار ستودنی است و باز هم به جمعه که می‌رسد دلتنگی است:ر
*
*جمعه از لهجه‌ی دریا خیس خیس

میگه قصه‌ی دو ماهی بنویس
*
**
نقطه‌ی اوج این آلبوم دوست‌داشتنی عاشقانه‌ی آرام و تاثیرگذار شب سپید است. کلام شهیار، صدای گوگوش، ملودی مهرداد و تنظیم اندی جی اثری ماندگار را رقم می‌زند که در آن پایان روز سیاه، شب سپیدی است که عشق به عشق می‌رسد. آهنگ از همان شروع شنونده را در خود غرق می‌کند و کلام می‌بارد:ر
*
*روی ابریشم چین، نبض صداتو می‌شه دوخت

می‌شه اسم تو رو به شعله گره زد و نسوخت…ر
*
*و اشک‌هایی که هر قطره به شکلی سرازیر می‌شوند تا امید در دل عاشق نمیرد. یکی از ترکیب‌های تازه‌ی شهیار واژه‌ی گریه‌کباب است که بعضی‌ها را خوش نمی‌آید، به راستی شما از اشک‌های سرخ شده در ماهی‌تابه چه ترکیبی می‌ساختید؟
*
*صدای گوگوش در این آهنگ وقتی به اوج می‌رسد تاثیر خودش را می‌گذارد و تفاوت خواننده این جا مشخص می‌شود و در آخر این دل‌بازی زخمی تنهایی برای عاشق تنها مثل دانه‌ی سرخ انار پر وسوسه و زیباست که هم چنان چشم به شب سپیدی عاشقانه دارد.ر

*
کوچه‌ی لخت با صدای مهرداد یک عاشقانه‌ی منفی‌ست که زیبا نوشته و اجرا شده است. پس از پایان عشقی اجاره‌ای کلید خانه به دست باد سپرده می‌شود و کوچه‌ی لخت به بچه‌های پاپتی می‌رسد. لحظه‌های که در ترانه می‌آید را می‌توانید در هنگام ترک عشق تصویرسازی کنید و مثل یک فیلم نگاه کنید. از این دست ترانه‌ها در کارهای شهیار کم دیده بودیم یا ندیده بودیم یا من خاطرم نیست!!ر

*
ری‌میکس طلاق، ترانه‌ی «اردلان سرفراز» باب میل آن‌هایی‌ست که دوست دارند آهنگ‌های ماندگار را به صورت ترنس داشته باشند.ر

*
مِدلی نیلوفر آبی از مهرداد اجرای ترکیبی چهار آهنگ گل، نیلوفر آبی ، فاصله و دست من نیست آهنگی است که دوست‌اش دارم نه تنها به خاطر این که این چهار آهنگ را پیش از این دوست داشتم که تنظیم این اثر هم در نوع خود شنیدنی است. ترانه‌های این آهنگ از مسعود فردمنش (گل)، محمد صالح علاء (نیلوفر آبی) و زویا زاکاریان (فاصله، دست من نیست) مي‌باشد که هر یک به تنهایی هم دوست‌داشتنی‌ست.ر

*
اگر این مطلب را نوشتم نه این که من منتقد خوبی چه در موسیقی و چه در ترانه باشم، فقط به خاطر این است که لذتی را که از شنیدن شب سپید بردم با شما شریک شوم.ر
*
*امیدوارم این اولین آلبوم سال جدید نویدبخش آلبوم‌های پُربار موسیقی باشد.اما نظراتی که از روی عجله با توهین همراه می‌شود اصلآ ارزش تامل ندارد چه برای دوستداران اثر چه برای آفرینندگان اثر.ر
*
*در آخر برای آن‌هایی که تغییر سبک و آهنگ‌های گوگوش را برنمی‌تابند و فکر می‌کنند گوگوش پیش از انقلاب تمام شده است بگویم که خیلی از ماها در خاطرات‌مان، یخ زده‌ایم. شاید اگر گوگوش سال‌ها در تبعید صدا نبود این گونه به نظر نمی‌آمد تغییرات. همه‌ی خواننده‌گان ما تدریجی تغییر کرده‌اند مثل همه‌ی هنرمندان جهان. اما گوگوش در دوره‌ی جدید فعالیت‌اش آهنگی نخوانده که من دوست نداشته باشم.ر
**
*
بیست‌وششم فروردین ماه 1387 خورشیدی
*
*
*
**
*-----------------------------------------------------

عنوان مطلب - از ترانه‌ی «بوسه‌های پیاده‌رو» شهیار قنبری

*