Saturday, July 25, 2009

گفت‌وگويی متفاوت با مهرداد - بخش دوم

٭
گفت‌و‌گوی چهارپايگاه اينترنتی با مهرداد
*
بخش دوم
٭
٭
٭
محمود بی‌تا - وبلاگ دادا:ا
*
محمود: با درود. شما به عنوان یک آهنگ‌ساز اکنون دوست می‌دارید با کدام آوازخوان خارجی و کدام آوازخوان هم‌سرزمین‌ات هم‌کاری داشته باشید؟
٭
مهرداد: من به کار«جاستین تیمبرلیک» و هم‌چنین صدای زیبای«سلین دیان» علاقه‌ی زیادی دارم، هرچند شاید که «جاستین» و سبک تازه‌ی این سبک میوزیک، ادامه‌ی راه«مایکل جکسن» و الهام گرفته از موسیقی و هنر او باشد با این حال من کار«جاستین» را بسیار دوست دارم.ا
٭
همکاری با هنرمندان غیرایرانی حتمن میسر نیست، چرا که هنرمندان موسیقی‌دان ایرانی در خارج از کشور هیچ‌کدام‌شان شرایطی را فراهم نکردند که موسیقی پاپ ایرانی را به جهان معرفی کنند. شاید آقای«آرمیک» عزیز و آقای«روحانی» تا اندازه‌ای موفق شدند که نام ایران را در موسیقی جهانی مطرح کنند. اما این‌کار دنباله‌دار نبود و دیگر هنرمندان راه این عزیزان را ادامه ندادند، به همین جهت می‌گویم شرایط هم‌کاری با هنرمندان جهانی در حال حاضر برای ایرانی‌ها فراهم نیست.ا
٭
شاید استعدادهای داخل کشور در آینده‌ای دور بتوانند با کار زیاد و حکومتی که به هنر علاقه‌مند باشد و این استعدادها را در نطفه خفه نکند، این‌کار را انجام بدهند، مثل کشورهای ترکیه و هند که توانستند از این مرز گذر کنند. اما هم‌کاری با خواننده‌گان ایرانی را بسیار تجربه کرده‌ام. با آقای فرخ ترک‌زاده و خانم نوش‌آفرین در غربت این هم‌کاری آغاز شد تا به امروز که درخدمت‌تان هستم.ا
٭
به همه‌ی ساخته‌هایم افتخار می‌کنم و دوست‌شان دارم و به همکاران عزیزی که این آهنگ‌ها را اجرا کرده‌اند، خاطرات بسیاری دارم. اما در حال حاضر به دلایلی، که اصلن فرصت را مناسب برای توضیح بیش‌تر نمی‌بینم علاقه و انگیزه‌ای برای هم‌کاری با دیگر هنرمندان نازنین را ندارم. امروز تنها آوازخوانی‌که آهنگ‌های مرا می‌خواند«مهرداد آسمانی» است.ا
٭
شاید صدایی تازه و عاشق، به شرط تعهد اخلاقی و هنری به مردم سرزمین‌ام، مرا دوباره صاحب انگیزه کند که آهنگ‌هایم را به آوازخوانی دیگر بسپارم. شاید این صدای تازه از سرزمین مادری اوج گرفت، تا ببینیم چه خواهد شد.ا
×
محمود: شاید این سوال به نظر جدی نیاید. اگر مقداری پول در حد خرید یک ساندویچ و یک سی‌دی موزیک یا رفتن به سینما داشته باشید، خرج چه می‌کنید؟ سینما؟ سی‌دی موزیک؟ ساندویچ؟ البته با این توضیح که هم گرسنه هستید و هم سی‌دی موزیک بسیار پرفروش است و فیلم سینمایی هم بسیار معروف و روی پرده، شماره‌ی یک است.د
٭
مهرداد: شاید باید با کمی ملاحظه به این سوال شما پاسخ بدهم. اگر معیار پُرفروش بودن سی‌دی، و معروف بودن و روی پرده‌ یک بودن فیلم باشد، باید عرض کنم که من حتمن ساندویچ‌ام را خواهم خورد. پُرفروشی اصلن معیار درستی برای سنجش اهمیت کار هنری نیست. یادمان باشد که خانه‌های فساد همیشه از کتاب‌فروشی‌ها شلوغ‌تر هستند، پس نباید فکر کرد که معتبرترند.ا
٭
آسان پسندی جامعه یکی از مشکلات خالقین آثار سنگین و جدی‌ست که البته در آینده تنها چیزی که برای خالقین آثار و مجریان‌اش باقی می‌ماند همین کارهای جدی و سنگین است. پس اگر کمی پول داشته باشم و اثری جاودان و پُرمحتوا ولو این‌که کم‌فروش باشد و روی پرده‌، یک هم نباشد، شک نکنید پول‌ام را خرج آن کارزیبا و پُرمحتوا خواهم کرد. در غیر این صورت حتمن ساندویچ‌ام را خواهم خورد. ا
×
محمود: دوست داشتید جای کدام آهنگ‌ساز خارجی یا ایرانی بودید؟ به خودت به عنوان یک آهنگ‌ساز چه نمره‌ای می‌دهید از بیست؟
٭
مهرداد: من كار
Quincy Jones , Sting , John Lennon , Bob Dylan
را بسیار دوست دارم و معتقدم هریک از این هنرمندان صاحب سبک هستند و تاثیری بزرگ بر موسیقی جهان داشته‌اند. اما به کار خودم هیچ نمره‌ای نمی‌دهم. من معتقدم که گذشت زمان و خاطره‌سازی شنونده با آثاری که در سال‌های اخیر تولید شده، به کار خالقین آثارنمره می‌دهد. اگر این آثار باقی بمانند و شنونده پس از گذشت زمان این کارها را فراموش نکند، یعنی این‌که خالقین آثار کارشان را درست انجام داده‌اند.ا
٭
من به کارهایی که در گذشته انجام دادم افتخار می‌کنم، اما به آن‌ها فکر نمی‌کنم، به آینده نگاه می‌کنم که چه خواهم کرد. به هر جهت آثاری که توسط من ساخته شده‌اند، برای‌ام عزیز و پُر از خاطره هستند اما هنوز، دیروز من هستند، اگر به دیروزم بسنده کنم و به فکر تکامل و تازه شدن نباشم حتمن نمره‌ی بدی خواهم داشت. باید دیروز من تمرینی برای فردای بهترم باشد که فقط با تلاش و زحمت فراوان می‌شود به فردای بهتر رسید.ا
×&
محمود: کدام کارگردان سینمای جهان را دوست دارید؟ چرا؟ کدام فیلم سینمایی در یاد و خاطرتان برای هميشه مانده است؟ شما سریال‌های تلویزیون را دنبال می‌کنید؟ نظرتان راجع‌به سریال مطرح و محبوب«لاست» چیست؟
٭
مهرداد:ا
Steven Spilbeg , Farncis Ford Copola
اسپيلبرگ را به‌خاطر نگاه و سبک متفاوتی که در ساخت فیلم‌هایش دارد بسیار دوست دارم.او از بیست‌ویک ساله‌گی کارش را شروع کرده، اولین فیلم موفق‌اش، فیلم معروف:ا
Jaw
بوده و از کارهای دیگر او می‌توان از این آثار نام برد:ا
Et , Terminator, Indiana Jones , Alien , War of the worlds , The teminal.
٭٭
فرانسیس فوردکاپولا را به‌خاطر اثر جاودانه‌ی«پدرخوانده» دوست دارم که با این فیلم یکی از اشکالات بزرگ جامعه را به تصویر کشید. کاپولا سه بار موفق شده جایزه‌ی اسکار را از آن ِخود کند.ا
٭
همه‌ی فیلم‌های«راکی» را هم دوست دارم که پیامی ویژه در تمام این فیلم‌ها نهفته است و آن هم ناامید نشدن، استقامت داشتن و حس پیروزی‌طلبی و عشق تمیزی که به همسرش دارد.امتاسفانه من سریال«لاست» را دنبال نکرده‌ام، در نتیجه نظری ندارم.ا
×
محمود: اگر بخواهید به این آوازخوانان نمره بدهید به عنوان یک آهنگ‌ساز، چه نمره‌ای از بيست می‌دهید؟ گوگوش؟ داریوش؟ ابی؟ فرامرز اصلانی؟ مارتیک؟ هاتف؟ هایده؟ معین؟ لیلا فروهر؟ شهره؟ نوش‌آفرین؟
٭
مهرداد: من اصولن اهل نمره دادن نیستم و فکر می‌کنم صلاحیت نمره دادن به هم‌کاران‌ام را هم نداشته باشم. اما باید عرض کنم که هر کدام از خواننده‌گانی که شما نام بردید در سبک خاص خودشان موفق هستند. سبک کار«معین» را هرگز نمی‌شود با «داریوش» مقایسه کرد، اما هر دو در سبک خودشان بسیار موفق هستند و صاحب سبک.ا
٭
مرحوم«هایده» و خانم«شهره» دو سبک متفاوت در موسیقی را اجرا کرده‌اند و هر دو هم در سبک کاری‌شان موفق هستند. می‌خواهم به این نکته توجه کنید که به این راحتی نمی‌شود به آوازخوانان نمره داد. در ضمن معتقدم به صرف این‌که کسی آهنگ‌ساز باشد، صلاحیت نمره دادن به خواننده‌گان را ندارد.ا
×
محمود: کدام ترانه‌سرای ایرانی، را هم‌سو با احساس خود می‌بینید؟ به کدام شاعر معاصر ایرانی علاقه‌مندید؟
٭
مهرداد: ايرج جنتی‌عطایی، شهيار قنبری، زويا زاكاريان از هنرمندانی هستند كه من علاقه‌ی زيادی به ترانه‌های‌شان دارم. محمد صالح علا زبان بسيار متفاوت و درخشانی را در ترانه‌هايش استفاده كرده. مسعود امينی نيز از جمله كسانی‌ست كه من زبان ترانه‌هايش را دوست دارم.ا
٭
من معتقدم هنرمندانی كه نام بردم تركيبات تازه و زيبایی را به زبان فارسی اضافه كردند و دين فرهنگی‌شان را به مردم و سرزمين مادری‌شان ادا كرده‌اند. اشعار سهراب سپهری را بسيار دوست دارم.ا
×
محمود: مهرداد جان! شبكه‌ی تپش مدت‌ها بود ويديوهای خانم گوگوش را به هر دلیلی پخش نمی‌كرد، اما چند وقتی‌ست كه اين ويديوها را پخش می‌كند. شما كه همكاری نزديك و چندساله با گوگوش داشتيد و در ماجرای آن اختلاف جنجالی و پُر سروصدا هم حضور داشتيد بهترين کسی هستيد كه می‌توانيد در اين زمينه نظر بدهيد. نظر شما چيست؟ آيا گوگوش بعد از آن ماجراهایی كه اتفاق افتاد با شبكه‌ی تپش همكاری خواهد كرد؟
٭
مهرداد: با شناختی كه من از اين همكاری پنج ساله پيدا كرده‌ام بايد عرض كنم كه چنين اتفاقی نخواهد افتاد. زخم‌ها عميق‌تر از اینی‌ست كه به اين راحتی‌ها فراموش شود. زخم‌هایی كه بر تن هر دوی ما بر اثر ندانم‌كاری و سياه‌بازی اين آقايون به‌وجود آمد، اين زخم‌ها حالا حالاها خوب نمی‌شود.ا
٭
با وجود اين‌كه اصل درگيری به من مربوط نمی‌شد و تا پيش از اين ماجرا اختلافی بين من و اين آقايون وجود نداشت، وظيفه‌ی خودم دانستم تا در كنار هنرمند پيش‌كسوت‌ام بايستم و از حق ايشون دفاع كنم چرا كه می‌دانستم حق با هنرمندی‌ست كه از جانب او قرارداد امضا كرده بودند و قصد آزارش را داشتند.ا
٭
اين آقايون امتحان‌شان را درست و حسابي پس داده‌اند. من هرگز حرفی نمی‌زنم كه وجدانی و اخلاقی نباشد، همان‌طور كه قبلن هم گفتم احترام زيادی برای اين همكاری پنج ساله قايل هستم، پس بايد منصف باشم و حقيقت را بگويم.ا
٭
همه‌ی انسان‌ها شبيه به هم نيستند و هر کسی نقطه ضعف‌های خودش را دارد. پول يكي از برزگ‌ترين مشكلات جامعه‌ی هنری‌ست كه شايد برخي از دوستان با اين‌كه نياز چندانی به پول بيش‌تر ندارند اما هنوز نقطه ضعف‌شان را دارند و شايد خلاف اخلاق و بدون ملاحظه برای حفظ شخصيت خودشان دست به هر كاری بزنند و فكر كنند كه مردم يادشان می‌رود. دو تا آهنگ خوب ضبط کنی، در تی‌وی‌ها هم از سرو كله‌ات بالا بروند مردم چيزی نخواهند گفت يا اين‌كه مردم فراموش‌كار هستند يا اين‌كه اصلن به مردم چه ربطی دارد؟!؟
٭
اما در مورد اين هنرمند بايد عرض كنم كه ماجرا كاملن متفاوت است. انصافن و وجدانن ديده‌ام كه در اين موردبه‌خصوص، از اين نقطه ضعف‌ها ندارد. اگر همه‌ی جهان را تقديم‌اش كنند با اين آقايون همكاری نخواهد كرد، البته قبلن گفتم با شناختی كه من دارم.ا
٭
و جالب اين‌ است كه اصلن اين ماجرا هيچ ربطی به حضور يا عدم حضور من ندارد. اگر ده سال ديگر هم بگذرد و مهردادی هم در كار نباشد، اين اتفاق نخواهد افتاد. اين شناختی است كه من از اين همكاری پنج ساله پيدا كرده‌ام و اميدوارم كه اشتباه نكرده باشم.ا
٭
مردم هرگز اهانت‌های زشت و رفتار غم‌انگيز هيچ‌كسان را فراموش نخواهند كرد. اميدوارم هرگز لازم نباشد كه پرونده‌ی اين ماجرا دوباره باز شود كه يادآوری آن خاطرات بد و غم‌انگيز اصلن خوشايند نيست. من‌كه دوست ندارم، شما چه‌طور؟
٭
محمود: اميدوارم هيچ خاطره‌ی بدی دوباره تكرار نشود. با سپاس فراوان از شما مهرداد جان. ا


ادامه دارد...
ا
×

بيستم تيرماه 1388 خورشیدی
*