Friday, April 2, 2010

مهرداد

*
نگاه کردی تو چشمام کودتا شد
*
نوشته‌ی: فواد صادقیان
*
*
*
ا«مهرداد» خیلی وقت است که جزو خواننده‌گان محبوب من است و مهرداد آسمانی، آهنگ‌سازی‌ست که همیشه آرزو داشتم ترانه‌هایم را به دست ملودی‌های متفاوت و دل‌نشین‌اش بگذارم. مهرداد را با آهنگ «مریم» شناختم از آلبوم«برگ گل». آن‌روز‌ها این آهنگ گل کرده بود و آلبوم«برگ گل» من را با صدا و چهره‌ای به نام «مهرداد آسمانی» آشنا کرد. بعدترها فهمیدم خواننده‌ی ترانه‌های «عید غربت» و «لیسانس» که یکی دو بار شنیده بودم و شعرشان ورد زبان‌ام شده بود هم «مهرداد» است.ا
*
آهنگ‌هایش را پیدا کردم و گوش دادم و بیش‌تر از پیش به جنس صدا و موسیقی‌اش علاقه‌مند شدم. پس از انتشار آلبوم«غزال» با آهنگ ماندگاری به اسم «ماه من»، مهرداد به سراغ یکی از ترانه‌سراهای خوب دیارمان، یعنی« زویا زاکاریان» رفت و آلبوم متفاوت و دوست‌داشتنی‌ای به اسم «جادوی عشق» را آفرید. حالا او در ساختن همه‌نوع آهنگ تبحر خودش را ثابت کرده بود و با انتخاب ترانه‌های خوب نشان داد که به ترانه اهمیت خاصی می‌دهد، این را روند روبه‌رشدش در انتخاب موسیقی و ترانه نشان می‌دهد.ا
*
با هم‌کاری او و« شهیار قنبری» در آلبوم «عکس فوری» مشخص شد که او خواننده و آهنگ‌سازی نیست که درجا بزند، میل به پیشرفت و خلق فضاهای تازه و دل‌نشین در تک تک کارهایش دیده می‌شود. «عکس فوری» این را به ما نشان می‌دهد و همین‌طور چهار آهنگ از آلبوم «شب سپید».ا
*
قصدم این نبود که کارنامه‌ی مهرداد را مورد بررسی قرار دهم، فقط خواستم مقدمه‌ای باشد برای نوشتن اتفاق بزرگی که در ابتدای سال 88 برای من افتاد. ماه فروردین بود که به فکر افتادم چند ترانه را برای مهرداد آسمانی بفرستم و آرزو کنم که او پاسخ ای‌میل مرا بدهد. نوزدهم فروردین سال88، پیش از این‌که همه‌ی این ماجراهای بد برای کشورم اتفاق بیفتم، ترانه‌ای نوشتم به اسم«کودتا» برای صدای مهرداد آسمانی:ا
**
نگاه کردی تو چشمام، کودتا شد
نمی‌دونی چه آتیشی به‌پا شد
با یه افسون ِ چشمات قلب ِ من ریخت
یه شاه‌مهره تو قلب‌ام جابه‌جا شد
*
ترانه را کامل کردم و به همراه چند ترانه‌ی دیگر برای او فرستادم، کمتر از یک هفته‌ی بعد بود که «مهرداد» پاسخ ای‌میل مرا نوشت. در آن لحظه باورم نمی‌شد که دارم ای‌میلی از خواننده‌ی محبوب‌ام می‌خوانم. خوش‌حال‌تر شدم وقتی فهمیدم که از ایده و سوژه‌ی ترانه‌ی کودتا خوش‌اش آمده است.ا
*
اما این همه‌ی ماجرا نیست، کودتایی که در بیست‌ودوم خرداد 88 رخ داد، ضربه‌ی بزرگی به همه‌ی ما وارد کرد، اما باعث شد من با مهرداد آسمانی‌تری آشنا بشوم، مهردادی که روح بزرگی دارد و اهل به رخ کشیدن این بزرگی نیست. حرف‌هایی که در طول این چند ماه بین من و مهرداد رد و بدل شده است، به من ثابت کرد در انتخاب هنرمند مورد علاقه‌ام اشتباه نکرده‌ام. کاش می‌شد با کلمات او را وصف کرد.ا
*
در زنده‌گی، برادر نداشته‌ام چه برسد به برادر بزرگ‌تر، اما حالا خوش‌حال‌ام که مهرداد آسمانی مرا به عنوان برادر پذیرفته است و تجربیات‌اش را صمیمانه در اختیار من می‌گذارد. حتا اگر هیچ‌گاه همکاری هنری‌ بین من و او اتفاق نیافتد، من تا ابد این برادر بزرگ‌تر و هنرمند را می‌ستایم و امیدوارم او نیز هم‌چنان و همیشه با برادر کوچک‌ترش در ارتباط باشد.ا
*
سال 88 برای من آغازگر یک دوستی و برادری بود که برای همیشه طعم دل‌نشین‌اش به یادم خواهد ماند.ا
*
آرزو می‌کنم روزی هم، آن‌ها که با نام «مهرداد آسمانی» مشکل دارند و مغرضانه او را مورد هجوم و حمله قرار می‌دهند، با هنر و شخصیت او منصفانه برخورد کنند و او را بهتر بشناسند.ا
*
مهرداد در سال 89 آلبوم جدیدی خواهد داشت با ترانه‌های«ایرج جنتی عطایی». پس از بزرگانی چون زویا زاکاریان و شهیار قنبری، حالا ایرج جنتی عطایی به موسیقی و صدای مهرداد اعتماد کرده است و واژه‌ها را به دست ملودی‌آفرین او سپرده، مطمئن هستم که آلبوم زیبا و متفاوتی خواهد بود مثل همیشه. امیدوارم مهرداد در هر عرصه‌ای که قدم می‌گذارد موفق باشد.
ا
*
*
چهاردهم فروردین‌ماه 1389 خورشیدی
*
*